این مصاحبه توسط یکی از مخاطبین وبلاگ استاد کامل با یکی از اساتید برجسته اخلاق و عرفان در حوزه علمیه قم انجام شده است. وبلاگ استاد کامل با توجه به خطاهای برخی از شاگردان آقای عباسی (غفاری) در توهین و جسارت به منتقدین، از انتشار نام این استاد خودداری نموده است.
با تشکر از دوست عزیزی که زحمت این مصاحبه را کشیده اند.
ادامه این متن را در قسمت "ادامه مطلب" بخوانید.
بخش چهارم
9-حدود سلوک تا کجاست ؟ اینکه این مقامات را در روایات و ادعیه گفتهاند: «مقام محمود» ،«کل خیر ادخلت فیه محمد و آل محمد». از خدا بخواهید. یعنی همان مقاماتی که اهلبیت علیهمالسلام دارا هستند؟ اگر چنین است، آیا خواستنِ امر ناممکن حکیمانه نیست؟
سیر و سلوک الی الله حدی ندارد به همین علت انسان ابدی است. مقام اهلبیت مقام تجلیات حقی است؛ یعنی کسی که توجه و دلبستگی را از عالم ماده منصرف کند، از عالم مثال و برزخ هم فراتر برود، از عالم عقول و ارواح هم بگذرد، به تجلیات حقی میرسد. اینجا شروع مقام اهلبیت است. کسی که به اینجا برسد به نور اهلبیت میپیوندد. اما مقامات مربوط به تجلیات حقی مراتب بالاتری هم دارد.
تجلیات اسمائی بالاتر از اینهاست که والاترین کشفهای معنوی در آن مرتبه اتفاق میافتد. تجلیات ذات از تجلیات اسمائی هم بالاتر است. تجربههای عرفانی در مرتبه ذات ویژگیهایی دارد که با مکاشفات تفاوت دارد و به آن مشاهده میگویند. از این بالاتر هم هست، که به آن معاینه میگویند. حالا نمیخواهیم دربارۀ اینها توضیح دهیم، نیاز به توضیح هم ندارد، کسی که ندیده اگر برایش بگویی فایده زیادی ندارد و اگر هم دیده که نیاز به گفتن نیست. گفتن این مطالب برای کسی مفید است که در آستانۀ این تجربههاست و اگر بداند که گام بعدیاش چگونه است، با تحیر کمتری میتواند پیش رود.
الغرض اگر میگویید مقامات اهلبیت، باید توجه داشته باشید که این مقامات بسیار وسیع است. ابوذر هم به مراتبی از این مقامات رسیده بود و درباره او رسول خدا فرمود: ابوذر منا اهل البیت. اما بهاندازۀ سلمان بالا نرفته بود. رسول خدا دربارۀ سلمان هم فرمود: سلمان منا اهل البیت. مقامات اهلبیت بسیار گسترده است. و راه رسیدن به خدا از آنهم گستردهتر است. به همین جهت است که خود اهلبیت هم ارتقاء درجه دارند، هنوز هم ارتقاء درجه دارند.
صلوات و رحمتی که ما بر پیامبر و اهلبیت میفرستیم دعا برای آنهاست و اثر دارد و در ارتقاء درجه آنها بهاندازه خودش این دعای ما اثر میگذارد. برای همین است که صلوات ذکر بسیار ارزشمندی است و درهای بسته را باز میکند، اهلبیت از این دعا بهرهمند میشوند و از ما تشکر میکنند و اثراتی که صلوات بر خود ما میگذارد بهتناسب استعداد ماست و گاهی قابل وصف نیست.
مقامات اهلبیت بسیار گسترده است و آنها هم در حال ارتقا درجه هستند. حضرت علی هم به همه مقامات رسول خدا نمیرسد، برای همین وقتی از درجه او سؤال میکنند میگوید من از حضرت موسی و سایر انبیا بالاترم ولی وقتی میپرسند تو بالاتری یا پیامبر خاتم میگوید انا عبد من عبید محمد.
وقتی دعا میکنیم: «ادخلنی فی کل خیر ادخلت فیه محمدا و آل محمد»، این دعا به آن قله اشاره دارد، قلهای که رسیدن به آن امکانپذیر است. ولی باید توجه کنید که این دعا را اگر به معنای عام در نظر بگیرید که شامل همه مقاماتی شود که اهل بیت به آن وارد شدهاند، این دعا امروز با دیروز مصداقش متفاوت است. چون مقامات آنها درحال افزایش است و یک موضوع ثابت نیست. «هم درجات عند ربهم»
بنابراین شما میروید و میرسید، اما بهجایی میرسید که اهلبیت از آن گذشتهاند. سرعت سیر آنها بهسوی خدا از سرعت ما بیشتر است، برای همین است که همواره از ما دورتر میشوند اما وجود آنها سعه دارد، نورشان فراگیر است. شما به هر مرتبه که برسید، حضور آنها را بیشازپیش درک میکنید و به آنها نزدیکتر میشوید و از فیض وجودشان بیشتر برخوردار میشوید.
مقام محمود هم همینطور است دارای مراتب بیشماری است از یک حدی به بالا را میگویند مقام محمود. کسی که به مقام رضا برسد در مقام محمود است. «رضی الله عنهم و رضوا عنه»، اما فکر نکنید که مقام رضا یک حد مشخص است و تمام میشود. مقام رضا کشیده میشود در دل مقامات بالاتر. اگر به مقام تسلیم هم برسید، از شئون مقام رضا برخوردار هستید، در مرتبهای بالاتر و لطیفتر. همه مقامات و منازل سلوکی اینطور هستند. شما از زمانی که به صبر میرسی، دیگر مقام صبر را داری وقتی بالاتر میروی صبر هم با تو میآید و خالصتر میشود، وقتی به رضا میرسی، صبر را هم داری ولی صبر در مرتبهای بالاتر و خالصتر بهطوریکه تجلی صبر الهی را بیشتر مینماید. «و ما صبرک الا بالله»
بنابراین رسیدن به مقامات اهلبیت و پیوستن به آنها به معنای مساوقت وجودی با اهلبیت نیست، اینطور نیست که هرچه آنها دارند ما هم داشته باشیم و همرتبه شویم. پیوستن به آنان و مقاماتشان، به معنای همرتبه شدن با آنها نیست. چون اینجا همهاش حرکت و شکوفایی است. آنها نایستادهاند که تو به آنها برسی. همینکه بتوانی پا جای پای آنها بگذاری به مقاماتشان پیوستهای، حالا ادامه بده. «این بحر مواج ساحل ندارد»
10-اگر رسیدن به مقام پیامبر صلیالله علیه و آله و سلم ممکن نیست، پس چرا در قرآن ایشان بهعنوان اسوه معرفی شده است ؟
اینکه قران پیامبر را اسوه معرفی کرده دقیقاً به همین معناست؛ یعنی از او الگو بگیرید، پا جای پای او بگذارید، بخواهید که به مقامات او بپیوندید، ولی بین خودتان و او اینهمانی برقرار نکنید، او با چند برابر سرعت شما در حال طی مقامات و مراتب قرب الهی است. به هر جا برسی او از تو زودتر از آن مرتبه گذشته است، ولی همینکه راه او را بروی و او را پیشقراول خودت بدانی، در واقع او را اسوه قرار دادهای.
ادامه دارد...