آقای عباسی (غفاری) مکرراً به شاگردان خود
توصیه می کند که عبارات قرآن و زیارات و ادعیه را صرفاً روخوانی نکنند و با
دقت بخوانند. این در حالی است که خود وی از فهم عبارت ساده ای از زیارت
عاشورا عاجز است !
او در سخنرانی هفتهی پیش خود کلمۀ «وجیه: آبرومند» در عبارت اللهم اجعلنی عندک وجیهاً بالحسین علیه السلام فی الدنیا و الآخرۀ: خدایا، مرا در دنیا و آخرت به واسطۀ شفاعت امام حسین آبرومند درگاهت قرار بده» را به «وجه الحسین» تعبیر کرده و با آب و تاب فراوان از رسیدن به وجه الحسین در دنیا و آخرت سخن می گوید.
پ.ن: برادر عزیز، زحمت میکشیدی و به ترجمه
ذیل دعا مراجعه میکردی تا بیسوادی خود را به رخ دیگران نکشی و موجبات وهن
روحانیت شیعه را پدید نیاوری. ‼️
معادل دقیق آبرو، «ماء الوجه» است؛ که عرب آن را استعمال میکند. لذا معادل «آبرومند»، «ذو ماء الوجه»
تعابیر «حَسَنُ السمعة» و «حسن الصیت» هم قریب به این معنا هستند. البیته اینها به معنی آبرومند نیستند بلکه تقریباً معادل «خوش نام» هستند.
«وجه» یعنی «چهره» و «وجیه» یعنی کسی که چهرهی بارز است؛ در فارسی میگویند: فلانی چهره است؛ یا فلانی سرشناس است.
«اللهم اجعلنی عندک وجیهاً بالحسین علیه السلام فی الدنیا و الآخرۀ»
یعنی
«خدایا، مرا نزد خودت، در دنیا و آخرت، با حسین علیه السّلام، چهره (سرشناس) گردان.»
این آرزوی مقام افرادی مثل حبیب و حرّ و زهیر است. اینها در میان شهدای کربلا، چهره و سرشناس هستند هم در دنیا هم در آخرت؛ امّا برخی دیگر از شهدای کربلا، اگر چه در آسمانها سرشناس و چهره هستند ولی در دنیا، سرشناس و چهره نیستند.