شماری از یاران حضرت هادی و حضرت عسکری (علیهما السلام) فرجام شقاوتبار و عاقبت بسیار بدی را برای خویش برگزیدند و از راه درست و مسیر حق و عدالت انحراف جستند، با اینکه هم دارای سابقه درخشانی بودند و هم بسیار به محضر آن دو بزرگوار تشرف یافته و هم، پیوندشان سخت و استوار بود. روایات بسیار از آن دو امام معصوم شنیده بودند تا جایی که یکی از آنان با گردآوری و دسته بندی آن روایات، تألیف نموده بود.
علت انحراف آنان را میتوان موارد زیر دانست:
1- حرص و آز در تأمین منافع نامشروع شخصی.
2- طمع به اموال و امکاناتی که انبوه دوستداران امام عصر (علیه السلام) به آنها داده بودند تا بوسیله آنان به آن حضرت برسد.
3- جاه طلبی و دوستی ریاست و عشق به شهرت و قدرت، تا از ورای آنها به جامعه، فرماندهی و ریاست کنند.
4- و دیگر آفت هستی سوز، پیروی از هوای نفس که انسان را از حق و فضیلت باز می دارد.
سرانجام کارشان به جایی رسید که نفرین و لعنت حضرت مهدی(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) شامل آنان گردید. آن نفرین و لعنتی که بندبند وجود انسان از آن می لرزد و قلبها تکان می خورد.
یکی از آنها «احمد بن هلال» است. او اهل روستای بزرگی از منطقه نهروان بود که میان واسط و بغداد قرار داشت گفته شده که از یاران حضرت هادی یا عسکری (علیه السلام) بود و به هر حال به غلو مشهور است و مورد لعن و نفرین ابدی.
نخست از افراد مورد اطمینان حضرت عسکری (علیه السلام) و از اصحاب خاص و روایت کننده از امامان معصوم (علیه السلام) بود. 54 مرتبه به زیارت خانه خدا رفت که 20 بار با پای پیاده بود. اما دریغا که دچار انحراف و ارتجاع سختی شد، به گونه ای که حضرت عسکری (علیه السلام) او را بسیار نکوهش کرد و در موردش فرمود: از این صوفی ریاکار و بازیگر، پروا کنید.
او تا زمان نیابت جناب محمد بن عثمان زیست و سفارت آن جناب را انکار کرد که توقیع مبارکی از جانب حضرت مهدی (علیه السلام) در مورد لعن و نفرین بر او لزوم اظهار بیزاری از کارهایش، شرف صدور یافت.
از آن پس، دشمنی و عداوت خویش را با امامان نور (علیه السلام) آشکار ساخت که شیعیان او را لعنت کردند و از او بیزاری جستند.
پس از مرگ او، نامه دیگری از جانب امام عصر (علیه السلام) آمد که بار دیگر او را مورد لعن و نفرین قرار داد و بیزاری جستن از او را خاطر نشان نمود.
برخی دیگر از این مدعیان دروغین عبارتند از: محمدبن بن نصیر نمیری، حسن شریعی، محمد بن احمد بغدادی، شلمغانی. برای مطالعه بیشتر میتوانید این جا را ببینید: http://www.ghadeer.org/Book/1187/177379
چندی پیش امام جمعه محترم اسلام آباد غرب، حجت الاسلام محمد طه مهری، در خطبههای خود یادی از «احمد بن هلال» کرد و اخطاری به مدعیان دروغین داد. صوت این قسمت از خطبه ها را بشنوید.
پ.ن1: آقای غفار عباسی پس از «حادثه یک آذر» از تمامی فعالیتها کناره گیری کرد. او در نامه ای سرگشاده از مشاوره، منبر و امام جماعت استعفا داد. آقای عباسی بهتر است به جای مظلوم نمایی و تغییر جای «متهم و شاکی» صداقت داشته باشد و راه اصلاح امور را در پیش گیرد. بترسیم از روزی که رازهای نهان ما آشکار خواهد شد!
پ.ن2: بر اساس قوانین فصل دوم از مصوبه 745 شورای عالی حوزه های علمیه، آقای عباسی حق پوشیدن لباس روحانیت را ندارد.
این دعواها، دعوای دو گونه دکانداری است.