❇️ سید روح الله صدر الساداتی در مصاحبهی امروزش اعتراف کرده است که به بسیاری از ارگانها و مسئولین نامه نوشته است، از جمله به مقام معظم رهبری، اما هیچ پاسخی نشنیده است! حتی به دادگاههای مربوطه شکایت کتبی و شفاهی کرده است اما هنوز به او پاسخی داده نشده است! او با گفتن این جملات نتیجه می گیرد که همهی این ارگانها و مسئولین نفوذی هستند چون به او پاسخی که مورد قبولش باشد نداده اند.
🔴 او در ادامه مدعی می شود که دادسرای ویژه روحانیت «بدون دلیل» و «به زور» وارد خانه آقای عباسی شدند و همسر ایشان را «ضرب و شتم» کردند و «تهدید و ارعاب با سلاح» انجام دادند. حمله به خانه استاد، حمله به خانه تک تک ما بود، اینها به مقصود اصلی انقلاب حمله کردند!
❇️ صدر الساداتی در ادامه مدعی می شود که «آتش به اختیار» ی که مقام معظم رهبری فرمودند به همین معناست که مقابل این نفوذی ها بایستیم و ما مجبور شدیم از راه های دیگر مثل تجمع اقدام کنیم و امیدواریم صدای ما به گوش ایشان برسد! این وظیفه ای بود که باید انجام می شد!
🔴 صدر الساداتی در ابتدای مصاحبه اشاره می کند جوانان انقلابی «بسیاری» (میلیونها نفر)از «سرتاسر» ایران «معارف توحیدی» را از «استادی فرزانه» در «جلساتی معنوی» می شنود و ایشان این جوانان را «زنده» کرد! انقلاب هم برای همین آمد که انسان «تربیت» کند، برای «تهذیب نفس» و «جهاد اکبر»!
❔سوالاتی پیرامون این سخنان به ذهن می رسد:
❓1- روح الله صدر اعتراف میکند که از مسئولین مربوطه پاسخی دریافت نکرده است؛ آیا بهتر نیست ایشان و غفار عباسی و سایر ارادتمندان در منش و روش خودشان بازنگری کنند که شاید خودشان اشتباه کرده باشند ؟!
❓2- روح الله صدر به عنوان نماینده مردم هرمزگان در خبرگان رهبری چگونه بدون تحقیق مجموعه ای از مومنین در دادسرای ویژه را متهم به «ورود بدون اذن» و «حمله بدون دلیل» می کند ؟! آیا او در آنجا حاضر بوده است یا تنها به صحبتهای برخی از حاضرین در صحنه اکتفا کرده است ؟! آیا این گونه قضاوت و اتهام پراکنی و تضعیف نظام ، رسم عدالتخواهی و تقواست ؟
❓3- او قشون کشی خیابانی و حمله و شعار و فحاشی علیه مخالفین غفار عباسی را مصداق آتش به اختیار دانسته است. سوال اینجاست اگر اینگونه رفتارهای آنارشیستی و چپگرایانه پاسخی دریافت نکردند، تا کی قرار است به این رویه ادامه دهند ؟
❓4- آخرین سوال که مهمترین و کلیدی ترین سوال می تواند باشد: مرجع تشیص این که یک درس اخلاق «معنوی » است چیست ؟ یک مومنی که هنوز خود و خدا و مسیر سلوک را نمی شناسد چگونه می تواند «استاد فرزانه» را تشخیص دهد ؟ به چه دلیل بدون این که کسی را بشناسد دستورات معنوی او را تجربه کند ؟ چرا هیچ یک از اساتید عرفان و اخلاق حوزه علمیه «غفار عباسی» را به عنوان یک «مجتهد» و «استاد اخلاق» تایید نکرده اند ⁉️
سخن پایانی: آقای صدر الساداتی! نظام و حکومتی که تو را تایید صلاحیت کرد، در صلاحیت استادت تردید دارد! اگر نظام را قبول نداری، بهتر است در صلاحیت خودت هم تردید داشته باشی...