آقای عباسی (غفاری) در نقل قولی از استاد سعادت پرور رحمت الله علیه میگوید:
اگر گسی به زیارت حضرت امام خمینی برود گویا به زیارت اباعبدالله الحسین میرود. وی از قول آیتالله سعادت پرور ادامه میدهد: خیلی از انبیا مانند حضرت ابراهیم باید بیایند و در محضر امام خمینی زانو بزنند!!! (کتاب سلوک عشق، ص 48) (این سخنان در شب اربعین سال 1394 بیان شده و در کتاب سلوک عشق پیاده شده است)
یکی از نعمت هایی که خدای متعال به برخی از بندگانش عنایت کرده است لطافت روحی است لطافتی که موجب می شود انجام عبادات برای این افراد آسان و دلپذیر باشد و هم چنین تمایلات این افراد نسبت به حرکت در مسیر معنویت و سیر سلوک اخلاقی بیشتر ظهور و بروز کند به عنوان مثال حضرت امام خمینی ره وقتی کتاب شریف آداب الصلاة را به عروسشان اهدا می کنند این جمله را می فرمایند «دخترم! هر چند در تو به حمد الله لطافت روحی یافتم که امید آن است که هدایت الله شامل حالت شود و با عنایت او- جلّ و علا- از چاه عمیق طبیعت خلاص شوی و به صراط مستقیم انسانیت راه یابی، لکن از کید شیطان و نفس خطرناکتر از آن غافل مباش و به خدای بزرگ پناهنده شو انَّهُ رَحیمٌ بِعِبادِه.»
امّا نکته ای که در این مقال باید مورد توجّه باشد این است که لطافت نعمتی است که پرورش صحیح آن و قرار دادن آن در صراط مستقیم تکلیفی است که خدای متعال بر دوش همه این افراد قرار داده است جوانان طالب حق و صاحب لطافتی که در جریان مسائل اخلاقی و سیر سلوک الهی قرار می گیرند باید به برخی از نکات توجّه داشته باشند:
روحانیون که نماینده رسول خدا هستند در بین مردم، اگر خداى نخواسته روحانیونى که مدعى این هستند که نماینده امام زمان الان هستند در بین مردم، اگر خداى نخواسته از یکىشان یک چیزى صادر بشود که بر خلاف اسلام باشد، اینطور نیست که فقط خودش را از بین برده باشد، این حیثیت روحانیت را لکهدار کرده. این یک وظیفه بزرگى به عهدهاش هست، روحانى همچو نیست که اگر یک خلافى بکند، بگویند که زید این را کرده، خلاف روحانى، به اندازهاى که سعه شعاع نفوذش هست، خطایش یک خطاى بزرگى هست، خطائى است که عفوش در دادگاه خدا بسیار مشکل است، براى اینکه این نماینده، یعنى مدعاى نمایندگى از طرف امام زمان سلامالله علیه و اسلام دارد، نماینده امام زمان اگر خداى نخواسته یک قدمى کج بردارد، این اسباب این مىشود که مردم به روحانیت بدبین بشوند. بدبین شدن به روحانیت و شکست روحانیت، شکست اسلام است که حفظ کرده تا حالا اسلام را این طبقه بوده، و اگر در این طبقه شخصى اشخاصى پیدا بشود که بر خلاف مصالح اسلام خداى نخواسته عمل بکند، جرمى است که از آدمکشى بدتر است، جرمى است که از همه معاصى بدتر، براى اینکه جرم صادر مىشود از کسى که آبروى یک روحانیت را از بین مىبرد، و آنهائى که غافل هستند از اسلام گاهى وقتها بر مىگرداند، این اینطور نیست که وارد شده است که اگر چنانچه عالم فاسد بشود عالم فاسد شود. براى اینکه عالم نماینده به حسب ظاهر نماینده امام است و اگر خداى نخواسته یک فسادى در او پیدا بشود، فاسد بشود، قشرهاى ملت را فاسد مىکند و از آن طرف اگر چنانچه صالح باشد، صالح کند قشرهاى ملت را، صالح مىکند عالم را.