استاد کامل

نقد آقای غفار عباسی (غفاری)

استاد کامل

نقد آقای غفار عباسی (غفاری)

استاد کامل

این وبلاگ محلی است برای گفتگو پیرامون آقای غفار عباسی، ملقّب به غفاری. قصد دارم در این وبلاگ به اشتباهات و تناقضاتی که در جریان آقای عباسی (غفاری) مشاهده کرده ام بپردازم. اگر کسی از طرفداران ایشان در اینجا هست، و این مطالب را میبیند، میتواند خطاهای من را با من در میان بگذارد.


نشر و چاپ و استفاده از محتوای وبلاگ و صفحات «استاد کامل» آزاد است حتی بدون ذکر نام.

دنبال کنندگان ۵ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
آخرین نظرات

۲۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «استاد کامل» ثبت شده است

این مصاحبه توسط یکی از مخاطبین وبلاگ استاد کامل با یکی از اساتید برجسته اخلاق و عرفان در حوزه علمیه قم انجام شده است. وبلاگ استاد کامل با توجه به خطاهای برخی از شاگردان آقای عباسی (غفاری) در توهین و جسارت به منتقدین، از انتشار نام این استاد خودداری نموده است.

با تشکر از دوست عزیزی که زحمت این مصاحبه را کشیده اند.

ادامه این متن را در قسمت "ادامه مطلب" بخوانید.

 
« یک دوست جوانی داشتیم، او خوابهای خوب میدید، یک مجموعه جوانان [و] نوجوانان ما میگیم نا کام، دورش جمع شده بودند، آنها هم خواب میدیدند و او برای شان تعبیر می کرد. مدهوش! مدهوشِ او بودند! اینها که [فقط] خواب نیست ! او شعر خوب می خواند! شعر که [فقط] نیست! از داخل منزل شما خبر می دهد! از دل شما خبر می دهد!... این نیست که! دلیل حقانیت این است ؟! ... »

جایگاه استاد سلوک-1

این مصاحبه توسط یکی از مخاطبین وبلاگ استاد کامل با یکی از اساتید برجسته اخلاق و عرفان در حوزه علمیه قم انجام شده است. وبلاگ استاد کامل با توجه به خطاهای برخی از شاگردان آقای عباسی (غفاری) در توهین و جسارت به منتقدین، از انتشار نام این استاد خودداری نموده است.

با تشکر از دوست عزیزی که زحمت این مصاحبه را کشیده اند.

ادامه این متن را در قسمت "ادامه مطلب" بخوانید.

با سلام و آرزوی توفیق و سلامتی

لازم است خذمت شما عرض کنم شاید بیشتر از هفت سال پیش آتش عشق الهی در بنده متبلور شد و پس از چندی که اعمالی را برای توبه انجام دادم بدنبال کتابهای زندگینامه بزرگان رفتم و در حیرت مقامات و کرامات ایشان متوقف شدم - اراده ای برای ادامه نیافتم و شاید بسی مطلب برای طی مسیر نوشتم و نوشتم وآنها را هنوز دارم اما با ظهور عرفانهای ساختگی -ادعاهای کذب برخی افراد -وتذکرات علما نه به اذکار و اوراد خاصی پرداختم و نه شاید گامی به جلو برداشتم -اراده ام سست شد و در همین حال درجا زدم غافل از اینکه نفس و شیطان بی توجه به این امور کارهای خود را انجام میدادند و من که عجله در کسب کرامات و لقاالله داشتم غریب و تنها با کلی گلایه و پریشانی از خویش ماندم -وفقط میخواندم و مینوشتم و دیگر هیچ-البته شکر خدا اهل نماز و مسجد و بسیج و هیئت و قرآن و دعا هستم اما دانسته هایم مرا از این اعمال ارضا نمیکردو در اینها هم با تغییر شرایط مختلف زندگی کمرنگ شدم البته از بعد اجتماعی و حضور - بالاخره پنج سال خدمتم را در نیروی انتظامی بپایان برده-ادامه تحصیل در دانشگاه آزاد را رها نموده- واز آنجا بقصد شرکت در حوزه دینی خارج شدم درحالیکه متاهلم والان نیز دارم صاحب فرزند میشوم انشاالله-اینجانب سال پیش برای تحصیل دروس حوروی و استفاده معنوی به قم سفر نموده و از همان آغاز مانند خیل مشتاقان لقاالله به جستجوی استاد اخلاق و عرفان نمودم اما کسانی که معرفی شدند اکثرا بخاطر کهولت سن و... از پذیرفتن افراد خدداری مینمودند و دیگران را هم که اطلاعی نداریم -حال که باتوجه به وضعیت اقتصادی فعلی طلاب و امور گذشته ام این را به عنوان گواه صدق برایتان بازگو نمودم و از شما میپرسم که آیا استاد اخلاقی را در قم میشناسید که از حقیر دستگیری نموده و درطریق سیر و سلوک راهنمایم باشد منظورم استاد خصوصی است -از اطاله کلام عذر میخواهم و التماس دعای فراوان دارم

پاسخ در ادامه مطلب

استاد کامل در نگاه امام خمینی

اگر بدون دقت و نظر، فردى که داراى شرایطى مقتدایى نیست، انتخاب گردد و عنان امور معنوى به دست او سپرده شود، آسیب هاى موجود در فرقه هاى صوفى کنونى، که در پیرامون مرشد و پیر و قطب وجود دارد، دامنگیر انسان خواهد شد. آسیب هایى مانند سوءاستفاده مالى، جانى، جنسى، آبرویى و... . اگر کسى اندک اطلاعى از این فرقه ها داشته باشد، مى داند که آنها به جاى اینکه روش بندگى را به انسان بیاموزند، با هزاران نیرنگ به سوى خود دعوت مى کنند. فرقه دارى و راهبرى، که غالبا در این فرقه ها موروثى است، بدون هیچ فضیلت و منقبتى به شخصى اختصاص دارد. برخى با سرقت کردن اصطلاحات عرفا، در پى مجذوب کردن دل بندگان خدا هستند تا از این میان به منافع خود برسند. همچنان که امام خمینى قدس سره مى فرمایند:

روایت شناخت مربی مردم

اصناف مختلف مردم مدعیان تربیت و علامت شناخت ولی خدا

متن کامل در ادامه مطلب

شک در استاد!!

شک در استاد-علامت سوال

پیش‌تر، در مطلبی تحت عنوان «فتنه سامری» بیان شد که آقای عباسی (غفاری) ادعا کرده پس از بازگشت از سفر حج فتنه‌ای در رابطه با او شکل خواهد گرفت و برخی از شاگردان به‌واسطۀ شک در مقام استادی وی سقوط خواهند کرد. (اینجا را ببینید)

القای چنین فضای فرقه‌گرایانه‌ای توسط آقای عباسی تازگی نداشته و او قبلاً در سخنرانی‌ها و کتاب‌هایش این مبنا را تئوریزه کرده است. آقای عباسی «شک در استاد» را به‌عنوان «شایع‌ترین شک سلوکی» معرفی کرده و آن را «از مهم‌ترین حربه‌های شیطان لعین» می‌داند. (سه‌گام سالک عاشق: ص 108).

ادامه متن در ادامه مطلب

استاد سلوک

یکی از نعمت هایی که خدای متعال به برخی از بندگانش عنایت کرده است لطافت روحی است لطافتی که موجب می شود انجام عبادات برای این افراد آسان و دلپذیر باشد و هم چنین تمایلات این افراد نسبت به حرکت در مسیر معنویت و سیر سلوک اخلاقی بیشتر ظهور و بروز کند به عنوان مثال حضرت امام خمینی ره وقتی کتاب شریف آداب الصلاة را به عروسشان اهدا می کنند این جمله را می فرمایند «دخترم! هر چند در تو به حمد الله لطافت روحی یافتم که امید آن است که هدایت الله شامل حالت شود و با عنایت او- جلّ و علا- از چاه عمیق طبیعت خلاص شوی و به صراط مستقیم انسانیت راه یابی، لکن از کید شیطان و نفس خطرناکتر از آن غافل مباش و به خدای بزرگ پناهنده شو انَّهُ رَحیمٌ بِعِبادِه.»

امّا نکته ای که در این مقال باید مورد توجّه باشد این است که لطافت نعمتی است که پرورش صحیح آن و قرار دادن آن در صراط مستقیم تکلیفی است که خدای متعال بر دوش همه این افراد قرار داده است جوانان طالب حق و صاحب لطافتی که در جریان مسائل اخلاقی و سیر سلوک الهی قرار می گیرند باید به برخی از نکات توجّه داشته باشند:

مدعیان دروغین

دو خطر همیشه عرفان حقیقی را تهدید کرده است و دو جریان همراه عارفان راستین را آزرده اند. نخست متحجرانی که در حجاب ظاهرگرایی مانده اند و دیگر مدعیانی که در حجاب نفسانیت فرومانده و در اثر حب جاه و شهرت و مرید، بساط زهدفروشی و جلوه گری گشوده اند.

بزرگانی مثل آیت الله قاضی، حضرت امام، علامه طباطبایی و در روزگار ما، ایت الله حسن زاده آملی، جوادی آملی و دیگران از رنجی که متحجران بر آنها تحمیل کرده اند، در امان نبوده اند. اما همواره بر آنها دعا کرده و از خداوند کشف حجاب های معنوی و گشاییش ابواب مکاشفان ربانی را خواسته اند.

مشکل مدعیان اما از تحمیل رنج گذشته و به خنجری می ماند که بر قلب نشسته است. این شیادان دغلباز و دروغ پرداز، راهزنان سلوک و دام گستران سیر الی الله اند، که بندگان پاک و نیک خدا و مشتاقان پیر و برنا را در دام اوهام خود می کشند و به بی راهه می برند....

آیت الله سعادت پرور
چنانچه استاد، خود استادِ شایسته ندیده و یا کامل نبوده و یا عقاید خود را با مبانى اسلام منطبق نکرده باشد، نه تنها خود در گمراهى است، بلکه دیگران را نیز به مهلکه و اشتباه انداخته و باعث تضییع عمر و نابودى جسم آنان مى گردد. و حتّى اگر کسى با جذبه، به مطلوب و گوهر یکتاى هستى دست یافته باشد، اگرچه کامل هم باشد، نمی ‏تواند راهنماى دیگران گردد، زیرا خود راه و چاهى ندیده.
جمال آفتاب، ج ۳، ص ۱۱.
t.me/nedayesaadat