یکی از اصطلاحات رایج در میان مریدان آقای عباسی #بار_اولی است. «بار اولی» به کسی می گویند که تازه می خواهد سیر (مثلا) معنوی را نزد اقای غفار عباسی شروع کند. بار اولی ها «اَکسِس لیمیتِد» Access Limited هستند؛ یعنی نمی توانند همانند افراد پر سابقه به همه جا سرک بکشند و از همه چیز سر در بیاورند. آنها حقِ در آغوش کشیدن عباسی را در ملاقاتهای ابتدایی ندارند. «آغوش عباسی» خودش یکی از مراتبی است که نصیب هر کسی نمی شود.
«#نوبت_ماشین » اصطلاح دیگری است که در میان آنها شنیده شده می شود. گفته شده چون افراد زیادی پس از اقامه نماز خواهان رساندن اقای عباسی به منزل هستند، حلقه ی اول مریدان، که مدیریت امور تشکیلات را بر عهده دارد، تصمیم گرفتند که این کار با ثبت نام و نوبت دهی به علاقه مندان انجام شود. شخصی که نوبتش باشد که با ماشینش آقای عباسی را برساند، می گویند #نوبت_ماشین اوست.
این دو نکته، حاصل بررسی میدانی و شنیده ها از طرفداران عباسی است. به نظر می رسد، این اصطلاح سازی ها و میریت تشکیلاتی، حاصل تلاشهای حلقه اول باشد. حلقه اول کسانی هستند که دیگر «اکسس لیمیتد» نیستند!
عرض کرده بودم در چند هفته گذشته، سیاست رسانه ای عباسی تغییر کرده است. آنها دیگر اخبار رفت و آمدهای عباسی را عمومی مطرح نمی کنند؛ پخش زنده سخنرانی ندارند؛ صوت کامل سخنرانی را بارگزاری نمی کنند؛ دیدگاههای انتقادی و پر از سوال چند پست پایانی را حذف و دیدگاهها را بستند؛ سخنرانی شاگردان را در دفاع از عباسی پخش می کنند. شاید اشتباهات فاحش آقای عباسی در قرائت و تفسیر و ترجمه قرآن و احادیث و همچنین فحاشیها و توهینهای فاش ایشان علیه مسئولان و علما موجب این تصمیم هوشمندانه از سوی حلقۀ تصمیم ساز شده است.
بعضی از چهره های شاخص حلقه اول عبارتند از: حجة الاسلام شهادتی، حجة الاسلام سید روح الله صدر الساداتی، حجة الاسلام احد ایمانی، حجة الاسلام داوودی و ... . به نظر می رسد از مدتی پیش، برنامه ریزی برای معرفی جانشین عباسی از میان همین اعضای حلقه اول صورت گرفته است.
تصویری که مشاهده می کنید #ارسالی_از_مخاطبین است. پس از #نوبت_انار، حالا نوبت تصویر #نوبت_ماساژ و #نوبت_لقمه است.
از خدا بویی نه او را نه اثر/ دعویش افزون ز شیث و بوالبشر
حرف درویشان بدزدیده بسی / تا گمان آید که هست او خود کسی
خرده گیرد در سخن بر بایزید / ننگ دارد از درون او یزید
دیر باید تا که سر آدمی / آشکارا گردد از بیش و کمی
زیر دیوار بدن گنجست یا / خانهٔ مارست و مور و اژدها
چونک پیدا گشت کو چیزی نبود / عمر طالب رفت آگاهی چه سود