استاد کامل

نقد آقای غفار عباسی (غفاری)

استاد کامل

نقد آقای غفار عباسی (غفاری)

استاد کامل

این وبلاگ محلی است برای گفتگو پیرامون آقای غفار عباسی، ملقّب به غفاری. قصد دارم در این وبلاگ به اشتباهات و تناقضاتی که در جریان آقای عباسی (غفاری) مشاهده کرده ام بپردازم. اگر کسی از طرفداران ایشان در اینجا هست، و این مطالب را میبیند، میتواند خطاهای من را با من در میان بگذارد.


نشر و چاپ و استفاده از محتوای وبلاگ و صفحات «استاد کامل» آزاد است حتی بدون ذکر نام.

دنبال کنندگان ۵ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
آخرین نظرات

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «بدایة السلوک» ثبت شده است

- رحیم حسن زاده یکی از مریدان بسیار نزدیک غفار عباسی، از او جدا شد. خبر جدایی حسن زاده رسما توسط کانالهای تحت مدیریت غفار عباسی تایید شده است. او خدمت زیادی به توسعه ی تفکر انحرافی غفار عباسی کرد.

- حسن زاده کتابی با عنوان «بدایة السلوک» نوشت. غفار عباسی این کتاب را تا چند ماه پیش برای #بار_اولی ها توصیه می کرد. پیش تر در مورد بار اولی ها نوشته ام.

- تردید حسن زاده در غفار عباسی موجب شد، «بدایة السلوک»  از دور خارج شود. به دستور عباسی کتابهای دیگری نوشته شد و با سرقت علمی از این کتاب دارای اشتباهات تاریخی و علمی، آثار دیگری نوشته شد و به جای آن قرار گرفت.

- در این فایل صوتی حسن زاده دستورات غفار عباسی را دارای اشکالات و نواقصی می داند. او از ترس اطرافیان عباسی با تردید سخن می گوید و تصریح می کند که : «در مجموعه ای که نمی شود حرف [مخالف] زد همه گمراه می شوند...»

استاد "حسنعلی رحیقی" از اساتید عرفان نظری و فلسفه در حوزه علمیه قم، مدتی به واسطه شنیده هایی از سوی برخی شاگردانش به جلسات آقای عباسی (غفاری) می رود. منتهی پس از مدتی با مشاهده برخی انحرافات فکری و عملی از وی جدا می شود.

جالب این جاست که برخی مریدان آقای عباسی (غفاری) هنوز هم در جمع مریدان ادعا می کنند که آقای رحیقی جدا نشده است. در حالی که برخی دیگر از مریدان همچون آقای "شهادتی" در مطلبی که پیش از این با عنوان "فتنه سامری" منتشر کردم، مدعی شده بود که آقای رحیقی به واسطه شک به استاد غفاری سقوط کرده و اگر غفار عباسی هر شب وی را دعا نکند، زندگیش نابود می شود.

اخباری که بعضا از مخاطبین کانال دریافت کرده ام، حاکی از آن است که در هفته های اخیر، برخی دیگر از شاگردان خاص آقای غفاری همچون "ر.ح"، "الف. الف"، "ح.ت" و ... با روشنگری های صورت گرفته از اطراف غفاری پراکنده شده اند.

سلوک بدون شاگردی آیت الله پهلوانی

طبق نقل آقای رحیم حسن‌زاده در کتاب بدایةالسلوک، (ص۴٠٢) #یکی_از_شاگردان مرحوم استاد سعادت پرور در دوران حضور خود در جبهه، سیر ملکوتی‌اش را به‌طور کامل طی می‌کند؛ به‌گونه‌ای که تمام درهای ملکوت و جبروت و سرّ برایش باز می‌شود و هیچ‌چیز از عالم غیب برایش پنهان نمی‌ماند. به همین دلیل ایشان وقتی خدمت استاد سعادت پرور می‌رسد باور این موضوع برای استاد سخت بوده است!!!

پس از خواندن این متن و مواجهه با این ادعا سؤالاتی به نظرم رسید.

آیت الله شیخ علی سعادت پرور (پهلوانی) رحمة الله علیه

آقای عباسی (غفاری) همواره در سخنرانی‌های خود از استاد آیت‏ الله سعادت‏ پرور به‌عنوان استاد اخلاق و عرفان خود یاد می‏کند و در تمامی نوشته‌ها و عکس‌ها و بنرها، به‌عنوان شاگرد برجسته آیت‌الله بهجت و آیت‌الله سعادت ‏پرور معرفی می‌شود.

پیشتر به این نکته اشاره کردم که در فضای مباحث اخلاقی و عرفانی، مقصود از شاگرد کسی است در مسیر سیر و سلوک تحت تربیت یک استادی قرار گیرد، نه اینکه صرفاً در جلسات وعظ عمومی و یا نماز جماعت آن استاد حضور یابد.

خوب است مخاطبان عزیز بدانند که مرحوم آیت‌الله سعادت‏ پرور از شاگردان برجسته مرحوم علامه طباطبایی بودند و پس از رحلت علامه، بیش از 20 سال سعی وافری در تربیت شاگردان اخلاقی و عرفانی به خرج دادند و در دامان ایشان شاگردان فراوانی تربیت شدند. ایشان در میان شاگردان خود برخی را به‌عنوان مربی و دستگیر افراد نام می‌برده‌اند که تعداد آن‌ها بیش از 20 نفر است.

تحقیقات من نشان می‌دهد که نام آقای عباسی (غفاری) هرگز در میان این جمع نبوده، بلکه ایشان صرفاً از شاگردان عادی استاد سعادت‏ پرور بوده‏ اند. 

دنباله متن را در ادامه مطلب بخوانید...

آیت الله شیخ محمد تقی بهجت رحمة الله علیه

یکی از مهم‌ترین عوامل اعتماد اولیه و سپس جذب شدن افراد به آقای عباسی (غفاری) آن است که ادعا می‌شود که ایشان از «شاگردان برجستۀ» آیت‌الله‌العظمی بهجت و آیت‌الله سعادت پرور (پهلوانی) است. طبیعی است که بسیاری از افراد به صرف این ادعا، مدعا را باور کرده و در صدد تحقیق برنمی‌آیند، ولی بررسی‏های من حاکی از حقایق دیگری است.

قبل از بررسی این ادعا لازم است به این نکته کلیدی توجه کنیم که وقتی در مورد یک استاد اخلاق می‌گوییم که مثلاً "شاگرد فلان عالم ربانی است" مقصود این نیست که این شخص مدتی در درس او حاضر می‌شده و یا مثلاً شاگرد درس فقه و اصول او بوده و یا در محفل وعظ و نماز جماعت او حضور می‌یافته، بلکه در فضای اخلاق و عرفان کسی را مثلاً شاگرد آیت‌الله قاضی به شمار می‌آوریم که در مسیر سیر و سلوک تحت تربیت ایشان قرار گرفته باشد. بنابراین ملازمت و همراهی با یک استاد بزرگ و یا حضور در درس و منبر او مجوزی برای به‏ کاربستن عنوان "شاگرد" نیست و در فضای سیر و سلوک عرفانی، به چنین کسی شاگرد نمی‏گویند.

مثلاً امروزه ما از مرحوم امام خمینیرحمة الله علیه به‌عنوان شاگرد آیت‌الله شاه‌آبادی یاد می‌کنیم؛ و این بدان معناست که امام خمینی حمة الله علیه مدتی زیر نظر ایشان، سلوک اخلاقی و عرفانی داشته‌اند و یا در مورد علامه طباطبایی می‌گوییم که شاگرد آیت‌الله قاضی بوده‌اند، و این یعنی علامه مدت قابل توجهی از دستورات سلوکی آیت‌الله قاضی بهره‌مند بوده است.

* * *

دنباله متن را در ادامه مطلب بخوانید...